هشتم مهر مبهمان همایش بزرگداشت مولانا در فرهنگسرای بعثت صفادشت بودیم . این همایش به همت انجمن ادبی صفادشت برنامه ریزی شده بود. استادگرانقدرمان آقای دکترغلامحسین خدایار مدیر محترم انجمن ادبی در جهت اعتلای فرهنگ وادب صفادشت اهتمامی تام و شایسته تقدیر دارند و چراغ شعر وادب ، سال هاست به همت ایشان فروزان و روشن است و اخیرا مجموعه ی سروده های شاعران عضو انجمن در قالب کتابی باعنوان « ردپایی از عشق » را جمع آوری و به چاپ رسانده است .
دیدار دوستان خوب شاعرمان ، عباس عابد ، صراف غفاری ، محمد زرگر ، داوود مرادی سورانی ، زعفرانیه ، علی اکبر روستا و دوستان خوبم باقرزاده ، عبد شاه ، حدادیان ، حاج محسن اصغر لذت همایش را مضاعف کرد .
برای استاد گرانقدرم جناب آقای دکترغلامحسین خدایار و تمامی اعضای محترم انجمن ادبی صفادشت آرزوی موفقیت و سلامتی دارم . جمعشان جمع و چراغ دلشان هماره روشن .
از مجموعه « ردپای عشق » سروده ای را از دوست گرانقدر شاعرم استاد صرا ف غفاری انتخاب کرده ام :
دست و پا چیست ؟ سر بخواهد عشق
می دهم هدیه ، گر بخواهد عشق
از لب و چشم من نثارش باد
هر چه از خشک وتر بخواهد عشق
از همه بیشتر می آزارد
هر که را بیشتر بخواهد عشق
می شوم باد ، بلکه مجنون تر
گر مرا در بدر بخواهد عشق
می کنم دل زهر دو دستم ، اگر
مرغ بی بال و پر بخواهد عشق
دست و پا چیست؟ سر بخواهد عشق
می دهم هدیه ، گر بخواهد عشق .