برگزاری شب شعر آیینی شاعران انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه) در دفتر امام جمعه محترم شهر اندیشه

بسمه تعالی

پنج شنبه 19دی ماه

 شب شعر آیینی انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه ) در شب شهادت امام حسن عسگری (ع) وبنا به دعوت حضرت حجت الاسلام والمسلمین مروج امام جمعه محترم شهر اندیشه در دفتر ایشان برگزار گردید. ابتدا احمد فرجی مدیر انجمن ادبی فرهنگ ضمن ارائه گزارش فعالیت های ادبی انجمن ، شاعران حاضررا معرفی  و یکی از سروده ها ی خود را قرائت کردند . سپس امام جمعه محترم پیرامون اهمیت شعر خصوصا شعرآایینی مطالبی ارزشمندی ایراد کردند. استاد حشمت الله اسحاقی با تفال به دیوان حافظ و قرائت یکی از سروده ها ی خود با عنوان کربلا آغازگر مراسم شب شعر بودند . سپس شاعران گرانقدر استاد امید نقوی ، علیرضا ابوالحسنی ، عباس عابد ، سرهنگ فولادی ، دستنبو ، حیدری  و بهروز باغبان و خانم ها سرکارخانم پروانه عزیزی ، مهتا پناه و پرستو جعفر ی به قرائت اشعار خود پرداختند. درپایان مراسم از طرف امام جمعه محترم یک جلد کتاب به شاعران حاضر در جلسه اهدا گردید.

دوشعر عاشورایی در حال وهوای این روزها: امید نقوی، احمد فرجی

۱-سروده ای از استاد امید نقوی 

هنوز چشم تبرها به ریشه ات ابریست
هزار سال گذشته است و بیشه ات ابریست

مگر قبیله به قاف تو می رود که هنوز
نوای قافله ی عشق پیشه ات ابریست
...
بگو به خاطر عشق کدام شیرین است
که اینچنین سر پر شور تیشه ات ابریست

صدای تار گره خورده در گلویم را
ببار ابر تماشا؛ که شیشه ات ابریست

***
تو رفته ای و به تصریح آخرین اخبار
هوای خاطر ما تا همیشه ات ابریست 
 
2-سروده ای از احمد فرجی

از تو بوی عشق دازد لحظه های عاشقی

در شب سجاده ها ، سوز دعای عاشقی

می بری تا ساحل آرام باورهای سرخ

کشتی ایمان ما را ، ناخدای عاشقی

دل به شوقت می زند پر تا فرات تشنگی

چون کبوترهای عاشق ، در هوای عاشقی

تشنه از هستی گذشتن اتفاقی ساده نیست

تا نگردی مست از جام ولای عاشقی

رسم مردان خدا این است در آیین عشق

جان سپردن با لبی عطشان به پای عاشقی

می نشینم در کنار درد ، تا ظهر عطش

تا بخوانم نکته ها از آشنای عاشقی

زندگی یک جرعه از جام خدا نوشیدن است

این بود رمز بقا در کربلای عاشقی


                                                       

کلاس های ادبی انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه )

کلاس های ادبی  انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه)  

شنبه : بازخوانی آثار سعدی :سرکارخانم پروانه عزیزی 

یکشنبه : بازخوانی مثنوی و غزلیات مولانا :دکترامیدنقوی 

دوشنبه : بازخوانی اشعارحافظ ونظامی :استاد حشمت الله اسحاقی 

سه شنبه : بازخوانی اشعارصائب تبریزی: سرکارخانم خوش برش 

چهارشنبه : شاهنامه خوانی - انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه) ، شعرخوانی ونقد وبررسی سروده ها :استادحشمت الله اسحاقی

پنج شنبه : داستان نویسی : سرکارخانم اعظم امینی راد 


یادآوری: 

مکان : شهر اندیشه - فاز 3-خ شهرداری شرقی- فرهنگسرای امام علی (ع)   

زمان : از ساعت 16/30 


شرکت در کلاس ها رایگان وبرای تمامی علاقه مندان آزاد است   


شرایط عضویت در انجمن : 

1- تکمیل فرم درخواست عضویت 

2-دوقطعه عکس به همراه فتوکپی صفحه اول شناسنامه 

( علاقه مندان می توانند فرم های درخواست عضویت را از مدرسین محترم کلاس ها دریافت نمایند ) 

برگزاری همایش های شعر : 

همایش های شعر انجمن طبق روال معمول به صورت فصلی برگزار می گردد .   

به استثنای شاعران میهمان کشوری و استانی ، شاعران عضو انجمن ، با توجه به حضور در جلسات  انجمن ادبی (روز چهارشنبه )  انتخاب و در برنامه ی همایش از آنان برای شعرخوانی دعوت می شود . 

چاپ کتاب  

سروده ها ی شاعران عضو انجمن در مجموعه ای چاپ و منتشر می شود . اولین مجموعه ی این سروده ها با عنوان ( بررسی شعر دهه هشتاد اندیشه ) توسط انتشارات فصل پنجم منتشر و دراختیار علاقه مندان و شاعران قرار گرفت .  

باتشکر- احمد فرجی 

مدیر انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه)

تسلیت

انالله وانالیه راجعون

عزیزان گرانقدر 

سرکارخانم الهام خوشدل 

جناب آقای محسن تاجیک 

       با کمال تاسف و تاثر مصیبت وارده را تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند منان برای آن عزیز سفر کرده رحمت وغفران الهی و برای شما و تمامی بازماندگان ارزوی صبر واجر داریم .  

                                                                                   هیات امنای انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه)

آشنایی بازنده یاد قیصر امین پور

دکتر قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسی پژوه که در سال 1338 در گتوند خوزستان به دنیا آمد بامداد امروز در بیمارستان دی دار فانی را وداع گفت.

شبکه خبر: دکتر قیصر امین پور، رشته های تحصیلی مختلفی را تجربه کرد وی سال 57 از رشته دامپزشکی دانشگاه تهران ترک تحصیل کرد. امین پور همچنین از رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1363 ترک تحصیل کرد و در سال 1376 با راهنمایی دکتر شفعی کدکنی موفق به اخذ دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد.

وی همچنین تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367 و تدریس در دانشگاه تهران از سال 1370 تاکنون را عهده دار بوده است.
امین پور دبیر شعر هفته نامه سروش طی سال های 71-60، سردبیر ماهنامه ادبی - هنری سروش نوجوان 83- 67، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است.

"ظهر روز دهم" (برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکری)؛ "به قول پرستو" (برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکری)؛ "تنفس صبح"، "در کوچه آفتاب"، "منظومه روز دهم"، "توفان در پرانتز"، "بی بال پریدن"، "گلها همه آفتاب گردانند" از جمله آثار وی هستند.

وی برنده تندیس مرغ آمین 1368، برنده تندیس ماه طلایی (برگزیده شعر کودک و نوجوان 20 سال انقلاب) است.

اگر بخواهیم شعری از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانکه روزگاری سروده بود:

می خواستم شعری برای جنگ بگویم
دیدم نمی شود
دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت:
باید زمین گذاشت قلم ها را
دیگر سلاح سرد سخن کار ساز نیست
باید برای جنگ
از لوله تفنگ بخوانم
با واژه فشنگ

قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست. چه مدتهاست که زادگاه و سرزمین مادری اش به دور از وضعیت خطر و آژیر قرمز نفس می کشد. با این همه گویی غبار آن سالهای نه چندان همچنان بر چهره شاعر خانه های خونین و عروسک خون آلود تازه مانده که گاه به گاه به یاد آن ایام داغ ولی تازه می کند. گر چه این حرمهای داغ دلش را دیوار هم توان شنیدن نداشته است. از همین روست شاید که امین پور لحظه های کاغذی اش را می سراید و می گوید:

خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بال های استعاری

لحظه های کاغذی را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

آفتاب زرد وغمگین، پله های رو به پایین
سقف های سرد و سنگین، آسمان های اجاری

عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی
پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

رونوشت روزها را روی هم سنجاق کردم:
شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه باز حوادث
درستون تسلیت ها، نامی از مایادگاری

قیصر امین پور، چنانچه از شعرهایش می آید، جنوبی است و اهل گتوند . منطقه ای در محدوده دزفول. به همین خاطر هست که جنگ را می توان در اشعار روزگار جوانی اش به دیده ذهن دید و پریشان شد و بارید. او که در سال 1338 متولد شده، تا سال 1357 در همان منطقه به تحصیل پرداخت و در این سال بود که برای ادامه تحصیلات و ورود به دانشگاه تهران عزیمت کرد.

امین پور جوان در بدو ورودش به تهران و آغاز تحصیلات دانشگاهی جذب حوزه هنری آن سالها می شود و آشنایی اش با شاعران جوانی که در حوزه هنری گردآمده بودند او را به حضور در جمع آنان کشاند و باعث شد تا او تحت تأثیر یاران هم سلک و مرامش و به اشتیاق شاعرانگی هایش رشته تحصیلی اش را از علوم اجتماعی به ادبیات تغییر دهد.

او در سال 1366 به همراه دوستان نویسنده و شاعرش، بیوک ملکی و فریدون عموزاده خلیلی، نشریه سروش نوجوان را طراحی و منتشر کرد که تا چندی پیش هم انتشار این مجله و مسؤولیت قیصر امین پور در سمت سردبیری ادامه داشت.

از سال 1367 امین پور تدریس در دانشگاه الزهرا را آغاز کرد و دبیری بخش ادبیات فصلنامه هنر و مسؤولیت در دفتر شعر جوان را به کارهای خود ضمیمه کرد که تاکنون ادامه دارد. امین پور در سال 1376 با دفاع از رساله خود با عنوان سنت و نو آوری در شعر معاصر که با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی به سامان رسیده بود و موفق به اخذ مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد و بعدها این پایان نامه در شمارگان بالایی به چاپ رسید.

قیصر امین پور درباره این اثر می گوید: پیشنهاد بررسی درباره این موضوع از طرف استاد ارجمند دکتر شفیعی کدکنی بود و من از میان موضوعات مختلف، این موضوع را به ضرورت بحث سنت و نوآوری، برای پایان نامه دکتری برگزیدم.

او می گوید: دشواری کار آنجا بود که چون من به نسلی آرمانگرا تعلق دارم و کار ادبی و خلاق را برای خود انجام می دهم، شعری که دلم می خواهد می نویسم و هیچ کس هم در آن دخالت ندارد، فکر کردم در کار تحقیقی هم می شود، این گونه بود؛ اما چنین نبود.

او ادامه می دهد: به هر حال من، آدمی دوزیست بودم. هم در مطبوعات هستم و هم در دانشگاه. دانشگاه از من توقعی داشت و لابد انتظار داشت از چشم انداز سنت، نوآوری را بررسی کنم و دوستان مطبوعات بر عکس. بین این دو دیدگاه سرگردان بودن مشکل کار من بود و موقعی این مسأله حل شد که تصمیم گرفتم یک چشم سوم برگزینم و به قول گادامر یک جور فاصله گرایی.

با این همه آنچه پس از بررسی این کتاب نصیب خواننده می شود، این موضوع است که امین پور در این کتاب قصد نداشته تا تاریخ معاصر ادبیات را به رشته تحریر درآورد. چه ،کار این کتاب به جای اینکه تاریخ ادبیات باشد، این است که سنت و نو آوری را با توجه به تفکیک تعاریف سنت به معنای دینی و ادبی، به شکل دو عرصه لازم و ملزوم نگاه می کند. او در این کتاب از نظریه پردازی پرهیز کرده و به بررسی مکاتب مختلف پرداخته است.

گرچه این کتاب در سال 1372 آماده به چاپ بود اما به اقتضای اینگونه پژوهشهای دانشگاهی دامنه موضوع معین و محدود بود و تبدیل آن به کتاب نیازمند گسترش و پرورش یا پردازش بیشتر بود. پس قیصر امین پور به امید ادامه پژوهش و کشاندن دامنه سخن تا شعر امروز و شاخه های گونه گونش، در چاپ آن تا سال 1383 دریغ کرد. با این همه خودش می گوید: دریغا که در این درنگ 5 ساله، از بسیاری کار و گرفتاری و بیماری و دیگر پیشامدهای ناگوار روزگار، حتی فرصت و فراغت بازنگری در آن را نداشته ام چه رسد به بازنگاری.

آثار قیصر امین پور در محافل و جشنواره های ادبی همواره مطرح بوده و هستند. چنانکه او درسال 1368 توانست تندیس مرغ آمین را از جایزه ویژه نیما دریافت کند و دو کتابش با نام های ظهر روز دهم و به قولی پرستو در همان سالهای نشریعنی در سال های 1365 و 1375 جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان را از آن خود کرد.

قیصر امین پور همچنین جایزه تندیس ماه طلایی را که به برگزیدگان شعر کودک و نوجوان 20 ساله اخیر تقدیم شده است، به دست آورده است.

چنانچه پیش از این آمد امین پور محصول تلاش فکری سالهای 57 و نسل دوم انقلاب است. او که در سال 1357 زادگاهش را برای تحصیل در رشته دامپزشکی در دانشگاه تهران ترک کرده بود و پس از مدتی از این رشته انصراف داده بود و به رشته علوم اجتماعی نقل مکان کرده بود و باز هم این رشته را پس زد و در رشته موردعلاقه اش ادبیات سرانجام گرفته بود، در همان سالها در شکل گیری حلقه هنری و اندیشه اسلامی در حوزه هنری با افرادی چون سید حسن حسینی، سلمان هراتی، محسن مخملباف، حسام الدین سراج، محمدعلی محمدی، یوسفعلی میر شکاک، حسین خسروجردی و ... همکاری داشت. گروهی که بنیانگذاران جوان حوزه هنری نام گرفتند و بعد ترها چهره هایی چون سهیل محمودی، ساعد باقری، عبدالملکیان، کاکایی و فاطمه راکعی و علیرضا قزوه نیز به آنان پیوستند. البته هشت سال بعد یعنی در سال 1366 او به همراه بسیاری از هم دوره ای هایش، از حوزه هنری خارج شد و 2 سال بعد به کمک دوستانش دفتر شعر جوان را راه اندازی کرد.

امین پور در دهه های دوم و سوم زندگی اش شاعری انقلابی و جنگ زده می نماید و شعرهای دوران جنگش از نوادر ادبیات جنگ و پایداری آن سالهاست. اوخودش در پاسخ به این سؤال که قضاوت شما در مورد شعر دفاع مقدس از ابتدا تا کنون چیست؟ می گوید: قضاوت به ویژه برای ادبیات و هنر دوره های خاص، بسیار دشوار است. منظور از دوره های خاص دوره هایی مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است که انگار شعر و ادبیات در این دوره ها وظیفه، کار کرد و رسالت و در نتیجه گویی تعریف دیگری پیدا می کند. بنابراین اگر بخواهیم با همان معیارهای آرمانی و همیشگی دوره های دیگر به سراغ این دوره ها برویم چه بسا که دست خالی بر گردیم و گمان کنیم که خبری از هنر و ادبیات نبوده است. در حالی که در بررسی چنین دوره هایی بهتر است که به جای نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنی واقعگرایانه تر نگاه کنیم نه صرفاً آرمانی و ایده آل.

امین پور که تجربه تدریس و مقطع راهنمایی را در فاصله سال های 60 تا 62 در کارنامه خود دارد، از سال 67 نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا پرداخت، اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال 1370 بر می گردد که همچنان ادامه دارد.

فعالیت های قیصر امین پور سال گذشته از فعالیت های مطبوعاتی اش فاصله گرفت و از مهرماه سال گذشته نیز به همراه کامران فانی، حسن انوری، محمد علی موحد، یدالله ثمره، سلیم نیساری و هوشنگ مرادی کرمانی، به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در آمد.

قیصر امین پور و اشعارش هر چه که باشند، نمونه کامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلی که از آرمان گرایی رفته رفته به واقع گرایی رخ پوشانده و همین واقع گرایی موجب نوشدن افکار و آرای آنها را داشته است. شاید به همین خاطر باشد که اشعار دهه آخر عمر امین پوربیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفته است و آنها در کتابخانه های خود لااقل یکی از دیوان های او را در کتابخانه خود به غنیمت برده اند. زندگینامه اش را با شعری از او به پایان می بریم :

آفتاب مهربانی سایه ی تو بر سر من
ای که در پای تو پیچید ساقه ی نیلوفر من
با تو تنها با تو هستم ای پناه خستگی ها
در هوایت دل کسسته ام از همه دلبستگی ها
در هوایت پر گشودم باور بال و پر من باد
شعله ور از آتش غم خرمن خاکستر من باد
ای بهار باور من ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی توبی تابم بر سر زانو سر من
بی تو چون برگ ازشاخه افتادم
زردو سرگردان در کف بادم
گر چه بی برگم گر چه بی بارم در هوای تو بیقرارم
برگ پاییزم بی تو می ریزم
نو بهارو کن نوبهار
ای بهار باور من
ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی توبی تابم
بر سر زانو سر من 

روحش شاد و یادش گرامی

گزارش سیزدهمین همایش شعر انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه)

همایش شعر «در سایه سار غدیر» با حضور اسحاقی، بیابانکی، نقوی و خطایی برپا شد

  حجتالاسلام مروج: شاعران هدفمند بسرایند

حجت الاسلام والمسلمین سید علی مروج، نماینده ولیفقیه در شهر اندیشه در همایش شعر «در سایه سار غدیر» گفت: درست است که در کتاب خدا بیان شده که تنها گمراهان از شاعران پیروی میکنند، اما خداوند بر کار شاعرانی که هدفمند می سرایند، صحه گذاشته است. شاعران امروز نیز باید هدفمند شعر بگویند.-

    به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، همایش شعر «در سایه سار غدیر» شامگاه گذشته چهارشنبه، هشتم آبان با حضور و شعرخوانی شاعرانی چون سعید بیابانکی شاعر مجموعه «نامههای کوفی»، نادر خطایی شاعر طنزسرا، محمد سلمانی، غزلسرا و شاعر مجموعه «تب نیلوفری»، علی حیدری (پویا) و امیر مرزبان شاعر مجموعه «سمفونی رنگها»، اعضای شورای  اسلامی شهر اندیشه، حجت الاسلام والمسلمین سید علی مروج، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر اندیشه ، برادرترکمان مسئول روابط عمومی اداره فرهنگ و اارشاد اسلامی شهرستان شهریار و اعضای هیات مدیره انجمن ادبی فرهنگ (اندیشه) ، استادحشمت الله اسحاقی، احمد فرجی، امیدنقوی و پروانه عزیزی و جمع کثیری از علاقه مندان ، در مجتمع فرهنگی امام علی (ع) شهر اندیشه برگزار شد

  
حجتالاسلام والمسلمین مروج، نماینده ولی فقیه در شهر اندیشه در این همایش گفت: در دوران معاصر، در علم اخلاق، علمای این علم کتابها و تالیفات جدید ارایه ندادهاند و هرچه مورد استفاده طلاب و دانشجویان قرار میگیرد همان منابع قدیمی است. به همین شکل در دوران معاصر، شاعرانی که بتوانند سرودههایی نظیر شعر حافظ، مولانا، سعدی ارایه کنند، هرگز نداشتهایم

وی افزود: یکی از سورههای مهم قرآن که بیشترین آیات را بعد از سوره بقره دارد، سوره مبارکه «شعرا»ست. این مساله نشان دهنده اهمیت کار شاعران در کتاب خدا است. در این سوره ابتدا شاعران مذمت شدهاند، چرا که در هنگام نزول آیات، مشرکان پیغمبر را شاعر خواندند و در ابتدای این سوره آمده است که تنها گمراهان از شاعران پیروی میکنند

امام جمعه شهر اندیشه در ادامه اظهار کرد: در ابتدای سوره شعرا، از شاعران به دلیل عمل نکردن به اعمالی که خود در شعرهایشان میستایند، مذمت شده است، اما در پایان از شعرا تمجید میشود. البته شعرایی که در اشعار خود هدف دارند. در نتیجه کار شاعران با دو شرط جایگاه مناسبی دارد؛ نخست آنکه به آنچه خود میسرایند، عمل کنند و دیگر آنکه اشعار هدفمند باشد و به تفکرات جهت بدهد

امیر مرزبان، شاعر مجموعه «غزل کلام خدایان است» نیز در این همایش با توجه به سالگرد وفات زندهیاد قیصر امینپور،  گفت: هشتم آبان سالروز وفات قیصر امینپور، بزرگ شاعر معاصر ایرانی است. این شاعر شهیر، درست بر خلاف رفتار بسیاری از به اصطلاح شاعران امروزی، به هیچ عنوان موافق با برگزاری جلسات نکوداشت برای خودش نبود

وی افزود: همچنین زندهیاد قیصر امینپور هیچگاه به مراسمهای بزرگداشتی که برای او برگزار میکردند، نمیرفت. تنها یک بار به جلسه بزرگداشت خود در شهر شهریار آمد با اینکه بسیار هم مریض احوال و بیمار بود. جالب است که هدیه خود در آن جلسه را به استاد حشمت الله اسحاقی سپرد تا بدر راه پیشبرد شعر در شهرستان شهریار هزینه کند

مرزبان در ادامه با اشاره به تدریس امین پور در دانشگاهها گفت: قیصر امینپور هنگام تدریس در دانشگاه نیز به هیچ عنوان در پایاننامههایی که با موضوع «شعر قیصر امینپور» بود، شرکت نمیکرد و تنها پایاننامهای که راهنمایی آن را بر عهده گرفت، پایاننامه زندهیاد خلیل عمرانی بود و متاسفانه سه روز پس از دفاع عمرانی از پایاننامهاش، قیصر امینپور از دنیا رفت

در این همایش علاوه بر شاعران میهمان ، شاعران عضو انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه) ، استاد حشمت الله اسحاقی ، امید نقوی ، پروانه عزیزی ،  احسان قدیمی، مهتا پناه، پرستو جعفری، مهسا توکلی، علیرضا ابوالحسنی، بهروز باغبان، عباس عابدی و صدف درخشان شعرخوانی کردند  

منبع : خبرگزاری  کتاب ایران (ایینا)

شب شعر  (1) شب شعر  (2) شب شعر  (3) شب شعر  (4)

همایش شعر (درسایه سار غدیر)

انجمن ادبی فرهنگ (اندیشه)  

با همکاری شهرداری ، شورای اسلامی شهراندیشه واداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان شهریار 

به میمنت عید سعید غدیر خم برگزار می کند : 

همایش شعر ( در سایه سار غدیر ) 

با حضور استادان  سعید بیابانکی ، امیرمرزبان ، نادرخطایی ، سلمانی ، علی حیدری (پویا) 

و 

شاعران عضو انجمن ادبی فرهنگ  

با همراهی گروه موسیقی به سرپرستی استاد پیمانی  

زمان : چهارشنبه 8/8/1392 

مکان : شهرستان شهریار- شهراندیشه-فاز3-مجتمع فرهنگی-هنری امام علی (ع) 

ساعت برگزاری : از ساعت 18 بعدازظهر  

ورودبرای تمامی علاقه مندان به همایش آزاد می باشد 

باتشکر 

انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه)

همایش « در مکتب مولانا» فرهنگسرای بعثت صفادشت

 هشتم مهر مبهمان همایش بزرگداشت مولانا در فرهنگسرای بعثت صفادشت بودیم . این همایش به همت انجمن ادبی صفادشت برنامه ریزی شده بود. استادگرانقدرمان آقای دکترغلامحسین خدایار مدیر محترم انجمن ادبی در جهت اعتلای فرهنگ وادب صفادشت  اهتمامی تام و شایسته تقدیر دارند و چراغ شعر وادب ، سال هاست به همت ایشان فروزان و روشن است و  اخیرا  مجموعه ی سروده های شاعران عضو انجمن در قالب کتابی باعنوان « ردپایی از عشق » را جمع آوری و به چاپ رسانده  است .

دیدار دوستان خوب شاعرمان ، عباس عابد ، صراف غفاری ، محمد زرگر ، داوود مرادی سورانی ، زعفرانیه ، علی اکبر روستا  و دوستان خوبم باقرزاده ، عبد شاه ، حدادیان ، حاج محسن اصغر لذت همایش را مضاعف کرد .

برای استاد گرانقدرم جناب آقای دکترغلامحسین خدایار   و تمامی اعضای محترم انجمن ادبی صفادشت آرزوی موفقیت و سلامتی دارم . جمعشان جمع و چراغ دلشان هماره روشن .

از مجموعه « ردپای عشق » سروده ای را از  دوست گرانقدر شاعرم استاد صرا ف غفاری انتخاب کرده ام :

دست و پا چیست ؟ سر بخواهد عشق

می دهم هدیه ، گر بخواهد عشق

از لب و چشم من نثارش باد

هر چه از خشک وتر بخواهد عشق

از همه بیشتر می آزارد

هر که را بیشتر بخواهد عشق

می شوم باد ، بلکه مجنون تر

گر مرا در بدر بخواهد عشق

می کنم دل زهر دو دستم ، اگر

مرغ بی بال و پر بخواهد عشق

دست و پا چیست؟ سر بخواهد عشق

می دهم هدیه ، گر بخواهد عشق .

تبریک

بسمه تعالی 

همتم بدرقه ی راه کن ای طائر قدس 

که درازست ره مقصد و من نوسفرم

برادر گرانقدر جناب آ قای مجید ساحل گزین

    انتخاب آن برادر گرانقدر و اهل فرهنگ به عنوان ریاست شورای اسلامی  شهر اندیشه را تبریک عرض کرده و برای جنابعالی و دیگر اعضای محترم شورا آرزوی موفقیت و سلامتی و بهروز ی دارم .  رجاء واثق داریم با حمایت های جنابعالی  و سایر اعضای  محترم شورای اسلامی شهر اندیشه شاهد شکوفایی هرچه بیشتر فعالیت های ادبی در شهر فرهنگ وادب خواهیم بود . درپناه حضرت حق سربلند و موفق باشید

                                                                                                     احمدفرجی

                                                                                   مدیر انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه)

تقدیر و تشکر

بسمه تعالی

دردفتر زمانه فتد نامش از قلم

هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

تقدیر و تشکر

          هیات موسس انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه) مراتب تقدیر و تشکر خود را از حمایت های همه جانبه اعضای محترم شورای اسلامی شهر اندیشه-  شهر فرهنگ وادب ، آقایان داود سرمست ، سیامک غفوریان ، نبی الله قاسم زاده ، مهندس یعقوب وکیلی و پرویز مرادی  و همچنین شهردار محترم شهراندیشه جناب آقای مهندس کاویانی که  با حمایت های مستمر خود در جهت گسترش فعالیت های ادبی و فرهنگی و برگزاری همایش های فصلی شعر با حضور شاعران صاحب نام کشور و استان وشهرستان و اندیشه و همچنین چاپ کتاب « شعر اندیشه » موجب کشف استعدادها و شکوفایی  آن در شهروندان را فراهم آورده اند اعلام و با توجه به پایان دوره ماموریت این عزیزان ، برایشان از درگاه خداوند منان آرزوی موفقیت و سلامت دارد . قطعا حمایت ها و تلاش های فرهنگی شما عزیزان دردوران مسئولیت خود ، در ذهن شهروندان و در دفتر ادبیات این شهر جاودانه ثبت خواهد شد .    

احمدفرجی

مدیر انجمن ادبی فرهنگ(اندیشه )

به یاد زنده یاد استادقیصر امین پور بخیر

 

 

به یاد زنده یاد استاد قیصر امین پور  

آبروی بهارها با تو 

عطش شوره زارها با تو 

خون لبخند گل به گردن باد 

خون بهای بهارها با تو ... 

عکسی به یاد ماندنی از همایش بزرگداشت استاد قیصر امین پور درفرهنگسرای استاد شهریار شهرستان شهریار 

این همایش با حضور استاد مشفق کاشانی ، استاد محمدرضا سهرابی نژاد برگزار گردید . 

 

زنده یاد زهرا دانشمایه

ازراست به چپ: زنده یاد زهرا دانشمایه ، زنده یادداریوش مصدق ، احمدفرجی ، استاد حشمت الله اسحاقی و جمعی از دوستان

زنده یاد زهرا دانشمایه

آشنایی

       در دومین مجمع زبان وادبیات فارسی و در  شب شعر و موسیقی که در فضای روحانی و باصفای حافظیه  برپا شده بود ،  شعرش به دلم نشست و دانستم که در  همسایگی ما زندگی می کند ، باب آشنایی و دوستی آغاز شد . – بعدها هم  در مجمع زبان وادبیات فارسی در یزد واراک و همچنین در سفری به یاد ماندنی به عتبات عالیات توفیق این همسفری با من بود - .

 حاصل این دوستی و همدلی و همراهی استاد حشمت الله اسحاقی موجب  راه اندازی اولین انجمن ادبی شهرستان شهریار در اندیشه شد  و هرهفته چهارشنبه ها ؛ مجالی برای شعر خوانی و  گوش دادن به  شعر دوستان شد  وهمین جمع  بعدها باهم عضو شورای شعر وادب اداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان شدیم

از ویژگی ها :  

. از ویژگی های منحصر به فرد زنده یاد زهرا دانشمایه ، مشرب عرفانی وی و  عشق و ارادت بی حدش به مولی الموحدین حضرت علی (ع) بود که در جای جای سروده هایش این عشق ودلدادگی هویداست .

آغاز وپایان زندگی

 زنده یاد زهرا دانشمایه در سال 1329متولد و نزدیک به سی سال عمر شریفش ، صرف تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم گردید . تا اینکه اردیبهشت سال 1384 درسفری به اتفاق همسرش زنده یاد  «داریوش مصدق» و دخترشان  «بهار»  درتصادفی تا دیار دوست پرواز کردند . روحشان شاد .... 

سروده ای از وی :
علی«ع»، آن شاهکار آفرینش
علی، الگوی بی همتای بینش
علی، دریای مواجی است از علم
علی، چون دُر نایابی است در حلم
علی را، مایه از عشق خدایی است
علی مولود ملک آشنایی است
علی همگام در معراج احمد
علی آیینه ی دین محمد«ص»
علی را آشنا، دشت غدیر است
که در برج ولایت، بی نظیر است
محمد گر بود شیر فضیلت
علی بابی است بر دنیای حکمت
خدا را در علی، تفسیر باید
علی ر
ا با خدا تصویر باید
سخاوت را علی تفسیر و معناست
مشایخ را، علی شایسته مولاست
علی،مولای بی همتاست «دانش»
که جایش مسند دل هاست«دانش»

دو سوگ سروده به یادزهرا دانشمایه :

1-از استاد حشمت الله اسحاقی

دفتر شعر وادب را، پایه رفت

عشق را ، صادق ترین همسایه ، رفت

گرچه دشوار است باور کردنش

از جهان « زهرای دانشمایه » رفت  

2-احمدفرجی

روسری سپید

گم شد شبی میان آینه ها ، روسری سپید

رقصید در سماع خدا ، روسری سپید

بی ادعاترین مرید طریقت ، مراد عشق

سرمست از سبوی وفا ، روسری سپید

دنیا برای او قفسی سرد وتیره بود

شد چون پرنده ها ی رها ، روسری سپید

بشکن سکوت تلخ مرا ، یا علی بگو

شاعرترین سرود ولا ، روسری سپید

دلتنگ لحظه های غزل خوانی توام

شعری بخوان به خاطر ما ، روسری سپید

سر برده ام به دامن غم تا که نشنوی

آواز گریه های مرا ، روسری سپید

15فروردین سالروزدرگذشت پروین اعتصامی

15فروردین سالروز درگذشت پروین اعتصامی



 
خبرگزاری فارس: قرآن نمک حکمت پروین است/ شاعری جوان با اندرزهای دنیادیدگان

خبرگزاری فارس- گروه کتاب و ادبیات: پروین اعتصامی ویژگی‌های منحصر به فردی در شعر و ادب فارسی دارد اما یکی از ویژگی‌های او در ذهن شعر دوستان و آنهایی که سر و کاری با ادب فارسی دارند، این است که تا اسم پروین به زبان می‌آید شعری که او برای سنگ مزارش سروده هم به ذهن متبادر می‌شوند و خیلی‌ها وقتی می‌خواهند شعری از پروین نمونه بیاورند به سراغ این شعر می‌روند که:

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی ز ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی دوست دلی غمگین است ...

   هر چند شاید از نظر ادبی این شعر در میان اشعار پروین خیلی شاخص نباشد اما به خوبی یکی از بارزترین ویژگی‌های شعر او را نشان می‌دهد؛ اعتصامی تلخ به زندگی نگاه نمی‌کند بلکه دنبال عبرت‌آموزی است و در جای جای شعرش به مخاطب و خواننده شعرش هشدار می‌دهد و می‌خواهد نکته‌ای را بیاموزد و این تفکر تا آنجا پیش می‌رود که خودش را دست مایه عبرت دیگران و آیندگان می‌کند و در قالب شعری برای سنگ مزارش درس زندگی را به آنها می‌آموزد.

   نکته مهم تر در منظومه فکری پروین این است که او حکمت می‌آموزد و پند می‌دهد اما این پند دادن مثل پند دادن دیگر شاعرانی نیست که از مخاطبشان می‌خواهند دم را غنیمت بشمارند و در لحظه خوش باشند. یا سراغ عشق روند و بعدش هرچه باداباد! نمک حکمت پروین برگرفته از قرآن و احادیث است و او با شیرین زبانی و البته ساده گویی در قالب حکایت‌های مختلف به شاگرد زانو زده در محضر شعرش، حکمت و نکته‌های اخلاقی می‌آموزد. او نگاهش به آخرت و سرای باقی است و مرتب می‌خواهد جلوه حقیقی دنیا و زندگی را نشان دهد و به خواننده خودش تذکر دهد که باید از عمر به خوبی استفاده کرد. از سوی دیگر او نه تنها در شعرش توصیه به بهره گیری مناسب از عمر کرده است بلکه دیوان به جا مانده از او هم به خوبی نشان می‌دهد که او عمری کوتاه اما پر ثمر داشته است.

   پروین اعتصامی زاده 25 اسفند 1285 در تبریز است و در 15 فروردین 1320 درگذشته است. او فرزند یوسف اعتصامی (اعتصام‌الملک آشتیانی) و اختر فتوحی ملقب به مُقدّم العِداله و متخلص به "شوری" از واپسین شاعران دوره قاجار، اهل تبریز و آذربایجانی است .پدر و مادری ادیب داشت اما زیر سایه آنها قرار نگرفت و در 35 سال عمر خود قد برافراشت و نام اعتصامی‌ها را در شعر ایران جاوید کرد.

   پروین به تشویق ملک‌الشعرای بهار در سال 1315 دیوان خود را توسط چاپخانه مجلس منتشر کرد. اما کمتر شاعری را می‌توان در شعر و ادب سراغ داشت که در سن 30 سالگی چنین دیوان پر بار و نغز و پرحکمت و ماندگاری داشته باشد و این نشان می‌دهد که او نه تنها توصیه به بهره بردن از عمر کرده است بلکه خودش بیشتر از دیگران در این راه پیش قدم بوده است.

آنچه در ادامه می‌آید نگاهی است بر قصاید پروین و در این قصاید تلاش کرده‌ایم مروری داشته باشیم بر بیت‌هایی که این شاعر نگاهش را درباره عمر و زندگی و نحوه استفاده از فرصت اندک زندگی نشان می‌دهد.

او در قصیده اولش دنیا را دشتی می‌داند که انبوهی از شهیدان در آن خفته‌اند و باید وقت حضور را در این خوابگه غنیمت شمرد ضمن اینکه نباید عمر را به بیهودگی تلف کرد.

این دشت، خوابگاه شهیدانست

فرصت شمار وقت تماشا را

از عمر رفته نیز شماری کن

مشمار جدی و عقرب و جوزا را

او در قصیده 3 دنیا و زندگی در آن را ناپایدار و گذران می‌خواند و هشدار می‌دهد که مبادا خانه بر آب بسازیم و ارزان عمر گران را از دست بدهیم:

برود اندرون، خانه عاقل نسازد

که ویران کند سیل آن خانمان‌را

چه آسان به دامت درافکند گیتی

چه ارزان گرفت از تو عمر گران‌ را

اختر شعر ایران در قصیده 4 دیوانش در قالب گفت‌وگویی از سقراط درباره زندگی و مرگ، اندرز می‌دهد و می‌گوید زندگی دیگری پس از این زندگی است و دنیایی به غایت زیباتر و بزرگ‌تر پس این پرده وجود دارد. بعد جوان‌ترها را خطاب قرار می‌دهد که ایام جوانی را غنیمت بدانند و اینگونه اندرز دادن از شاعری که خود جوان است و چون دنیا دیدگان سخن می‌گوید، هم جالب است و هم عجیب:

یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی

بگفت ای بی‌خبر، مرگ از چه نامی زندگانی را

اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی

که گردون‌ها و گیتی‌هاست ملک آن جهانی را

چراغ روشن جان‌را مکن در حصن تن پنهان

مپیچ اندر میان خرقه، این یاقوت کانی را

مخسب آسوده ای برنا که اندر نوبت پیری

به حسرت یاد خواهی کرد ایام جوانی را

به چشم معرفت در راه بین آنگاه سالک شو

که خواب آلوده نتوان یافت عمر جاودانی را..

او در قصیده 5 به نوعی دیگر مخاطبش را وادار به حرکت می‌کند:

...تنها نه خفتن است و تن آسانی

مقصود ز آفرینش و ایجادت

نفس تو گمره است و همی ترسم

گمره شوی، چو او کند ارشادت...

و باز استفاده از عمر و فرصت کوتاه زندگی در قصیده6 پروین به نوع دیگری جلوه می‌کند:

عمر گذران را تبه مگردان

بعد از تو مه و هفته بیشمار است

پروین در قصیده8 هم همین غنیمت شمردن عمر عزیز را با دو مثال زیبا بیان می‌کند:

وقت گرانمایه و عمر عزیز

طعمهٔ سال و مه و صبح و مساست

از چه همی کاهدمان روز و شب

گر که نه ما گندم و چرخ آسیاست

قصیده 11 هم باز به مضمون عمر و از دست ندادن عنان زندگی اختصاص دارد و فرصت‌های زندگی را باری بس گران می‌داند که باید هم مراقب آن بود و هم هوشیار که عنان اسب عمر در دست کیست و به کدام سو می‌رویم:

آن کس که چو سیمرغ بی نشانست

از رهزن ایام در امانست

ایمن نشد از دزد جز سبکبار

بر دوش تو این بار بس گرانست

اسبی که تو را میبرد بیک عمر

بنگر که بدست که‌اش عنانست

قصیده 14 دیوان پروین اعتصامی نیز یکی از زیباترین قصاید او است که هم عمر را بسیار گذران تشبیه می‌کند و هم به سراغ وصف انسان وارسته و سبکبال می‌رود و او را مرغی می‌داند که در این خاکدان آشیانه نداشته است چون شیوه دنیا وفای به آدم‌هایش نیست:

ای دل، بقا دوام و بقائی چنان نداشت

ایام عمر، فرصت برق جهان نداشت

روشن ضمیر آنکه از ین خوان گونه گون

قسمت همای وار بجز استخوان نداشت

سرمست پر گشود و سبکسار برپرید

مرغی که آشیانه درین خاکدان نداشت

هشیار آنکه انده نیک و بدش نبود

بیدار آنکه دیده به ملک جهان نداشت

کو عارفی کز آفت این چار دیو رست

کو سالکی که زحمت این هفت خوان نداشت

گشتیم بی شمار و ندیدیم عاقبت

یک نیک روز کاو گله از آسمان نداشت

آن کس که بود کام طلب، کام دل نیافت

وان کس که کام یافت، دل کامران نداشت

کس در جهان مقیم بجز یک نفس نبود

کس بهره از زمانه بجز یک زمان نداشت

زین کوچگاه، دولت جاوید هر که خواست

الحق خبر ز زندگی جاودان نداشت

او در قصیده 19 علم دانش را گوهری می‌داند که ارزش دارد عمر گرانمایه را برای به دست آوردنش خرج کرد:

دانش چو گوهریست که عمرش بود بها

باید گران خرید که ارزان نمی‌شود

قصیده 21 پروین هم از زبان «ما» است؛ این «ما» یعنی همه ما انسان‌هایی که روزها و ماه‌ها و سال‌ها دستمان می‌سرد و می‌رود و چیزی بر ما افزوده نمی‌شود:

هفته‌ها کردیم ماه و سالها کردیم پار

نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار نار

یافتیم ار یک گهر، همسنگ شد با صد خزف

داشتیم ار یک هنر، بودش قرین هفتاد عار

گاه سلخ و غره بشمردیم و گاهی روز و شب

کاش میکردیم عمر رفته را روزی شمار

شمع جان پاک را اندر مغاک افروختیم

خانه روشن گشت، اما خانهٔ دل ماند تار

صد حقیقت را بکشتیم از برای یک هوس

از پی یک سیب بشکستیم صدها شاخسار

دام تزویری که گستردیم بهر صید خلق

کرد ما را پایبند و خود شدیم آخر شکار

قصیده 24 شروعش با حذر است. حذر به کسانی که شیفته گیتی و دنیا هستند:

ای شده شیفتهٔ گیتی و دورانش

دهر دریاست، بیندیش ز طوفانش

نفس دیویست فریبنده از او بگریز

سر به تدبیر بپیچ از خط فرمانش

و در ادامه همین قصیده عواقب حذر نکردن از نفس سرکش را نشان می‌دهد:

دامن عمر تو ایام همی سوزد

مزن از آتش دل، دست بدامانش

ره مخوفست، بپرهیز ازین خفتن

ابر تیره است، بیندیش ز بارانش

قصیده 26 هم نگاه دیگری به زندگی و فرصت عمر دارد که در آن انسان هوشیار باید متوجه باشد که این چند سال مجال خداوند است برای او تا دست ضعیفان را بگیرد، راه را از بیراه تشخیص دهد، گرهی را بگشاید و در مجموع از فرصت امتحان سرافراز بیرون بیاید:

بس سقف شد خراب و نگشت آسمان خراب

بس عمر شد تمام و نشد روز و شب تمام

منشین گرسنه کاین هوس خام پختن است

جوشیده سالها و نپختست این طعام

بگشای گر که زنده‌دلی وقت پویه چشم

بردار گر که کارگری بهر کار گام

در تیرگی چو شب پره تا چند می پری

بشناس فرق روشنی ای دوست از ظلام

ای زورمند، روز ضعیفان سیه مکن

خونابه می‌چکد همی از دست انتقام

و سرانجام در قصیده 27 او به خواننده‌اش می‌گوید که به هر حال فرصت ها رو پایان است و مرگ نزدیک:

حرص و آز مبر فرصت عزیز بسر

به جهل و عجب مکن عمر بی بدیل تمام

زمان رنج شد، ای کرده سالها راحت

دم رحیل شد، ای جسته عمرها آرام

روحش شاد و نامش بلند 

منبع: سایت پارسی زبانان

خزان گذشت -استاد حشمت الله اسحاقی

 

خزان گذشت و دل از اختیار خواهد شد              

 به چنگ باز نگاهت شکار خواهد شد 

سزای دار سری باید و دلی دریا                       

نه هرکه سر بدهد سر بدار خواهد شد

اگرچه باغ تهی از نوای چلچله هاست                   

 غمت مباد که فردا بهار خواهد شد 

هزار ساله یخ نا امیدی و تردید                                 

فراز شانه کوه آبشار خواهد شد

حکایت من و تو مثل لیلی و مجنون                        

در امتداد زمان ماندگار خواهد شد

بیا و سبز کن این جنگل خزان زده را                     

اگر اراده کنی شاهکار خواهد شد  

                 از:استاد حشمت الله اسحاقی

بهاری تازه درراه است

زمستان رخت می بندد ، بهاری تازه در راه است

شکوفه مست می خندد ، بهار ی تازه درراه است

بیابا چشمه ها همراه شو ، تا رود ، تا دریا 

دل بی عشق می گندد ، بهاری تازه درراه است

نسیم از شوق درصحرا ، نماز عشق می خواند

غبارروزگاران را زجان دشت می راند

زمستان نرم نرمک عزم رفتن می کند ، یاران  

خودش هم خوب می داند ، بهاری تازه در راه است 

به بوی دلکش باران ، دل وجان را معطر کن

سکوت باغ  را بشکن ، لبت را باغزل تر کن

بیا در دفتر  دوران ، به نام هرچه زیبایی ست

سرود دیگری  سر کن ، بهاری تازه درراه است  

تو کمترازدرختان  نیستی ، فکر شکفتن  کن

به بارعام  فروردین ، لباسی تازه برتن کن

تو هم همراه با پرواز زیبای پرستوها 

بزن پر ، عزم رفتن کن ، بهار ی تازه درراه است

توکمتر نیستی از چشمه ها ، آهنگ دریا کن

صفا ی باغ و صحرا را ، به چشم دل تماشا کن

سحر در گوش گل ها ، غنچه ها ، همچون  قناری ها

تو هم از عشق  نجوا کن ، بهاری تازه درراه ست

***

تو پایان می دهی دلتنگی شب های هجران را

توروشن می کنی در باورم فانوس ایمان را

تو ای دیرآشنا با فصل هایم ، خوب می فهمی

زمین را ، حرف  باران را ، بهاری تازه درراه است   

                               احمدفرجی- اسفند1391

تصاویری از یازدهمین همایش شعرانجمن ادبی فرهنگ اندیشه

   

 

  

  

عکس ها از : استاد جناب آقای «حسین نریمانی کرمانشاهی » .

 

گزارش برگزاری یازدهمین همایش شعرانجمن ادبی فرهنگ اندیشه

    یازدهمین همایش شعر انجمن ادبی فرهنگ شهر اندیشه، به مناسبت بهار و شروع سال جدید، عصر 23 اسفند با حضور سعید بیابانکی،  مهدی فرجی و هیات موسس انجمن ادبی فرهنگ استادان حشمت الله اسحاقی، امید نقوی، پروانه عزیزی، احمدفرجی و حجت الاسلام والمسلمین سید علی مروج، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر اندیشه، حسین عرب‌نژاد، رییس اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان شهریار و نبی الله قاسم‌زاده، رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر اندیشه ، اصحاب رسانه وجمع کثیری از علاقه مندان به شعر ، در فرهنگسرای امام علی شهر اندیشه برگزار شد.

    جلسه با  حضور  احمدفرجی مدیر انجمن در جایگاه اجرا  با اعلام برنامه های همایش و خیرمقدم به حاضرین آغاز و سپس استاد  حشمت الله اسحاقی، مدرس پیشکسوت شعر شهرستان شهریار، با تفال به دیوان حافظ  مراسم شعرخوانی را آغاز کردند . سعید بیابانکی در این همایش ضمن شعرخوانی دقایقی نیز برای حاضران به سخن گفت. او در بخشی از کلام خود ضمن بیان خاطره‌ای از سفر با تعدادی از شاعران به کشور تاجیکستان گفت: در سفری که چند سال پیش به همراه تعدادی از شاعران به کشور تاجیکستان داشتیم، سفیر ایران در آن کشور به من گفت که اگر شعر نبود زبان فارسی در تاجیکستان از سال‌ها پیش نابود می‌شد. بنابراین باید ایمان بیاوریم که شاعران خادمان بی‌مزد و منت فرهنگ هستند.

   وی افزود: نخستین هدف شوروی سابق از زمان استیلایش بر کشور تاجیکستان نابودی و ریشه کن کردن زبان فارسی بود، به همین سبب آن‌ها در اولین قدم رسم الخط فارسی را به «سیریلیک» تغییر دادند. با این تغییر طبیعتا امروز نباید اثری از زبان فارسی در این کشور می‌دیدیم، اما موهبت شعر مانع این نابودی شد. باوجود نظر بسیاری که شعر را جزو ادبیات مکتوب می‌دانند، شعر متعلق به ادبیات شفاهی است و همین خاصیت شعر در تاجیکستان مانع از نابودی زبان فارسی شده است.

   بیابانکی در ادامه با اشاره به این نکته که در دهه‌های گذشته بسیاری از روشنفکران ایرانی نیز پیشنهادی مبنی بر تغییر رسم الخط فارسی در ایران بیان کردند، گفت: زبان فارسی چون الفبایش، مانند انگلیسی و لاتین منفصل نیست و به صورت متصل است، بسیاری از قابلیت‌ها را ندارد، به همین دلیل بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران برای جهانی شدن، پیشنهاد تغییر رسم الخط و استفاده از یک رسم الخط با الفبای منفصل را مطرح کردند که این اشتباه بزرگی است. این شاعر در ادامه با اشاره به واژه‌سازی‌ در کشور تاجیکستان گفت: زبان فارسی در تاجیکستان به دلیل دور بودن از کشورهای عربی مصون مانده است. فرهنگستان زبان آن کشور نیز بسیار عالی عمل می‌کند و واژه‌سازی آن‌ها در حد شاهکار است. به عنوان مثال در این کشور به آرایشگاه زنانه، «کاشانه حُسن» می‌گویند و این در زبان روزمره آن‌ها معمول است. این واژه بسیار زیباست و انگار که حافظ آن‌را برساخته است.

بیابانکی در ادامه شعرهای از آخرین کتاب منتشر شده خود یعنی «ضد حالات» را برای مخاطبان خواند.

دیگر سخنران این همایش حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی مروج، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر اندیشه، گفت: شعر، هنر است و هنر زیبایی است و خداوند زیبایی را دوست دارد. انسان نیز فطرتا زیبا نوشتن و زیبا گفتن را دوست دارد.

وی افزود: بسیاری بر این عقیده هستند که علمای اسلام نسبت به شعر موضع منفی دارند، در صورتی که به هیچ عنوان چنین چیزی صحت ندارد. اعراب در دوره جاهلیت، اشعار بسیاری می‌سرودند که در عین زیبایی مطلق، هدف نداشت. با ورود اسلام این شعرها هدفمند شد، چرا که اسلام با بیهودگی و بی‌هدفی مخالف استامام جمعه شهر اندیشه در ادامه با اشاره به «حسان ابن ثابت» شاعر زمان پیغمبر اسلام، گفت: اسلام پس از ظهور به شاعران گفت که باید اشعارشان در خدمت اسلام و تقویت توحید و ایمان مردم باشد. حسان ابن ثابت، شاعر معروف و مشور عصر جاهلیت، به پیغمبر اسلام (ص) ایمان آورد و شاعر اسلام شد و حتی درباره واقعه غدیرخم نیز اشعاری سرود حجت الاسلام والمسلمین مروج در ادامه با اشاره به شعرای زمان اهل بیت و امامان معصوم علیهم السلام گفت: در زمان هر کدام از امامان شیعه نیز شاعرانی حضور داشتند. «فرزدق» شاعر زمان حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین (ع) بود و «دعبل خزاعی» شاعر زمان امام هشتم حضرت موسی الرضا (ع). جالب است که خود ائمه شاعران را دعوت به شعرخوانی می‌کردند و پاداش‌های بسیار و بعضا سنگینی به آن‌ها اعطا می‌کردند.

حجت الاسلام مروج در ادامه به داستان درخواست و گرفتن لباس امام رضا از سوی دعبل اشاره کرد و در پایان نیز شعری از عبدالرحمن جامی را که در مدح امام حسین (ع) سروده شده بود، برای حاضران قرائت کرد.

   
نبی‌الله قاسم زاده، رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر اندیشه، نیز در این همایش دقایقی برای حاضران سخنرانی و برنامه‌های فرهنگی این شورا را بازگو کرد. او در بخشی از سخنرانی خود گفت: شورای اسلامی شهر اندیشه، به موازات کارهای عمرانی، برنامه‌های فرهنگی خود را نیز پیگیری و به سرانجام رسانده است.

وی افزود: ما اعتقاد داریم که کار فرهنگی سرمایه است. بنابراین باید در عرصه فرهنگ کارهای بیشتری انجام دهیم و نیاز به کمک شما شاعران داریم.

قاسم‌زاده در ادامه به چگونگی تخصیص بودجه فرهنگی در شهر اندیشه گفت: ما چون از نظر قانونی نمی‌توانستیم سازمان فرهنگی، هنری شهرداری اندیشه را تاسیس کنیم، در برنامه‌های شورا پروژه‌های فرهنگی را تعریف و بودجه‌هایی برای آن اختصاص دادیم. قاسم‌زاده گفت: یکی از پروژه‌های فرهنگی ما این بود که تمام شعرایی که در جلسات هفتگی شعر در انجمن ادبی اندیشه شعرخوانی می‌کنند، آثارشان جمع‌آوری و منتشر شود. خروجی این پروژه کتاب «بررسی شعر دهه 80 اندیشه» بود که به همت استادان ارجمند حشمت الله اسحاقی، احمد فرجی، دکتر امید نقوی و پروانه عزیزی و از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شد.

قاسم زاده در پایان ضمن پیشنهادی به شاعران گفت: کتاب ارزشمند نهج البلاغه، مفاهیم والای عرفانی، انسانی و سیاسی، اجتماعی دارد. پیشنهاد من این است که روی نهج البلاغه کار کنید و مفاهیم آن را به شعر درآورید تا این اشعار را در قالب کتاب منتشر کنیم.

رییس اداره ارشاد شهر اندیشه نیز در سخنرانی خود در این همایش از زحمات بسیاری حشمت الله اسحاقی برای پرورش شاعران جوان شهرستان شهریار و شهر اندیشه و برپایی جلسات شعر هفتگی تشکر کرد.

در
این همایش  استاد سعید بیابانکی ، حشمت الله اسحاقی، امید نقوی، پروانه عزیزی، احسان قدیمی، محمد فرجام، محسن تاجیک، مهتا پناه ، علیرضا ابوالحسنی ، علی طاهری ، الهام خوشدل ، صدف درخشان ، پرستو جعفری ، مهسا توکلی و سید مصطفی میری و مهدی فرجی به قرائت اشعارخود پرداختند

ازبرنامه ها ی جنبی همایش اجرای موسیقی توسط استاد مهربان و گروه ایشان بود که بااستقبال خوبی از طرف شرکت کنندگان روبروگردید.

در انتهای این همایش نیز لوح یادبود و هدایایی به رسم یادبود به شاعران حاضر در جلسه اهدا شد.