یاد استاد

عباس عابد ساوجی :

دیروز در خاکسپاری دوست و استادمان  حشمت الله اسحاقی شرکت داشتیم

جمع کثیری از اهل ادب و فرهنگ منطقه آمده بودند. دوستی می گفت: وقتی به آقای محمد علی

بهمنی خبر دادم گفتند:

ای وای! من شاگرد ایشان بودم

وقتی کسی چون استاد غزل معاصر، محمد علی بهمنی چنین جمله ای در مورد مرحوم اسحاقی بر زبان می آورند، گرچه نشان از تواضع و فروتنی استاد بهمنی را می رساند اما جایگاه استاد اسحاقی را در فرهنگ و ادب منطقه و کشور می رساند

دوست شاعری گریه می کرد و می گفت: تا به حال معنی کلمۀ ( ضایعه اسف بار) را درک نکرده بودم، اما امروز با تمام وجودم آنرا معنی کردم

پس از خاکسپاری استاد، جمعی برای صرف نهار به سالن رفتند اما،شعرا و دوستان بر سر مزار ماندند و سرود و شعر خوانی کردند که توام با اشک و آه بود و چه صحنۀ زیبایی را رقم زدند. روحش قرین رحمت باد 

شعری که سهم من بود:

سبدی از همه رنگ

گل نرگس گل سرخ

قطره ای اشک

به رنگ گل سرخ

بر سر تربت من بنشینید

رویِ سنگ آب بریزید

به درخت هم بدهید

به شمیم غزلی یاد کنید
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد